بررسي ها و آنچه از متون تاريخي استفاده مي شود، استفاده، شناخت، كاشت، داشت و مصرف گندم را بايستي همزاد با تاريخ بشر دانست.
اهميت گندم، آن چنان واضح است كه آدمي را از پرداختن به آن بي نياز مي سازد. اگر در تاريخ مي خوانيم كه فلان حاكم و يا فلان حكيم، مردم را به ذخيره گندم براي مبارزه با قحطي ها و خشكسالي ها توصيه مي كند و اگر يكي از دلايل نجات حضرت يوسف(ع) از زندان و وزير شدن او، تدبير خاص وي درباره ذخيره گندم بود، همگي بر اهميت ويژه و حياتي اين محصول اشاره دارد.
نان، بخش عمده اي از انرژي، پروتئين، مواد معدني از جمله آهن و كلسيم و برخي از ويتامين ها همچون تيامين1 و نياسين2 مورد نياز روزانه ما را تامين مي نمايد كه نسبت به قيمت و وزن در مقايسه با ساير مواد غذايي همچون گوشت و شير بيشترين ارزش غذايي را داراست.
اين ماده حياتي نه فقط در اسلام بلكه در ميان تمامي جوامع بشري از قداست خاص برخوردار است.
در اين ميان دين مبين اسلام، سفارش بسياري درباره نان كرده و اهميت فوق العاده اي براي آن قائل شده است.
رسول خدا(ص) مي فرمايد: بارك لنا في الخبز و لاتفرق بيننا و بينه؛3 خدايا! به نان ما بركت بده و ميان ما و آن جدايي ميفكن.
آن بزرگوار نان را داراي خير و بركت دانسته، مي فرمايد: نان داراي بركت است. خداي بزرگ براي (به دست آمدن) آن، از آسمان باران پربار مي فرستد، و كشتزار را مي روياند. و با نان (ماده غذايي) است كه نماز مي خوانيد، و با نان روزه مي گيرند، و با نان به حج خانه خدا مي رويد4.
اميرمومنان نيز مي فرمايد: اكرموا الخبز فان الله عزوجل انزله من بركات السماء و اخرجه من بركات الارض؛ نان را اكرام كنيد و بزرگ بشماريد. همانا خداوند عزيز و جليل، براي آن، بركات آسمان را نازل كرد و بركات زمين را خارج نمود.5
گندم در كشور ايران از اهميت خاصي برخوردار بوده و هست. در تاريخ كهن اين سرزمين، وفور و يا كمبود مواد غذايي گندم، نقش تعيين كننده اي در شرايط سياسي كشور داشته است. كشور ما از لحاظ مصرف سرانه نان، يكي از پرمصرف ترين كشورهاي جهان است. متاسفانه ارزان بودن و از بين رفتن فرهنگ مصرف اسلامي و گسترش روحيه مصرف گرايي و اسراف و تبذير، موجب شده است مصرف نان در ايران روز به روز زيادتر گردد.
طبق برخي آمارها دور ريز نان در كشور ما بسيار زياد است به گونه اي كه صدها نفر در امر خريد و فروش نان خشك اشتغال دارند. حال كه پس از سالها تلاش و كوشش و سرمايه گزاري، كشور ما در عرصه گندم همانند بسياري ديگر از محصولات كشاورزي به خودكفايي رسيده است، سزاوار نيست به خاطر كيفيت نامطلوب نان و عدم توجه به مصرف صحيح آن باز هم واردات داشته باشيم! با كمال تاسف سالانه 150هزار تن نان به ارزش تقريبي 10ميليارد تومان تنها در تهران دور ريخته مي شود كه با احتساب اسراف نان در ساير شهرهاي كشور، سالانه بيش از 600هزار تن نان خشك به ارزش تقريبي 40ميليارد تومان دور ريخته مي شود6. نكته ديگر آن كه ضايعات نان منحصر به خود نان نمي شود بلكه ضايعات آرد و دانه گندم (آردهايي كه به درستي نگهداري نشده اند، گندمهايي كه در جابجايي و حمل و نقل از بين مي روند يا در سيلوها فاسد شده اند و...) را نيز بايد به چرخه ضايعات نان افزود. همه ساله اخبار و آماري راجع به ضايعات نان، در جرايد تخصصي و عمومي منتشر مي شود؛ حتي اگر بخشي از آن چه در آمارها آمده است واقعيت داشته باشد، نمي توان اين مسئله را ناديده گرفت و برنامه اي اساسي براي حل آن طراحي نكرد!
بنابراين شايسته است كه مسئولان در سياست گزاري هاي خود، كيفيت نان را مورد توجه قرار داده و مسئولين رسانه هاي عمومي اعم از راديو و تلويزيون و مطبوعات، مردم را به پرهيز از اسراف و مصرف صحيح نان تشويق كنند. روحانيان و مبلغان نيز وظيفه دارند علاوه بر ارشاد مردم درباره عواقب اسراف، به نقش و اهميت اين ماده غذايي از ديدگاه اسلام، اشاره نمايند و سفارش ائمه دراين باره را مورد تاكيد قرار دهند.
اهميت نان
از آنجايي كه دين مبين اسلام به معاش انسان توجه خاصي دارد، براي تامين نيازمندي هاي او برنامه ريزي كرده است؛ چنانچه مال را مايه قوام و تداوم زندگي، و نان را از اسباب برپاداشتن نماز، روزه، حج و ديگر واجبات دانسته است.
رسول خدا در بياني مي فرمايد: فلولاالخبز ما صلينا ولاصمناولاادينا فرائض ربنا عز و جل. 7 اگر نان نبود، نه نماز مي خوانديم و نه روزه مي گرفتيم و نه واجبات پروردگار بزرگ را ادا مي كرديم.
به اين معنا كه در اثر نان، قواي لازم بدن براي عبادت و پرستش خداوند حاصل مي شود و بدون آن ضعف و سستي بر بدن چيره مي شود.
و در جايي ديگر مي فرمايد: و به (الخبز) حججتم بيت ربكم. 8
با (استفاده) از نان است كه مي توانيد به زيارت خانه خدا برويد.
بررسي سيره و سخنان معصومين بيانگر آن است كه نان سرچشمه زندگي انسان و تامين كننده ساختمان وجودي او است و اين بيانات از اهميت خاص نان در زندگي انسانها حكايت دارد كه به عنوان نمونه به چند مورد اشاره مي گردد.
1- سرچشمه زندگي
امام صادق به يكي از اصحاب خود مي فرمايد: و اعلم يا مفصل ان راس معاش الانسان و حياته الخبز و الماء9.
اي مفضل؛ بدان كه سرچشمه زندگي و معاش انسان، نان است و آب.
اين سخن تاكيدي بر اين حقيقت است كه اگر نان نباشد، زندگي انسان از جريان افتاده و زندگي را با مخاطره مواجه مي سازد به همين خاطر است كه حضرت يوسف براي گذران دوران قحطي فقط به ذخيره سازي گندم پرداخت.
2- بهترين طعام
در سخنان گهربار امامان معصوم؛ نان بهترين طعام معرفي شده است.
رسول خدا(ص) فرمود: خير طعامكم الخبز و خير فاكهتكم العنب. 10 بهترين خوراكتان نان و بهترين ميوه تان انگور است.
پس از قرن ها از اين سخن شريف، پژوهشگران به اين نتيجه رسيده اند كه نان بخش عمده اي از انرژي، پروتئين، موادمعدني از جمله آهن و كلسيم و برخي از ويتامين ها مورد نياز روزانه ما را تامين مي نمايد.
3- ساختمان بدن و نان
ساختمان وجودي انسان به گونه اي است كه بدون خوردن نان با مشكل مواجه مي شود، چنانكه در روايتي از حضرت علي(ع) است كه درباره دعاي حضرت موسي كه عرض كرد: (رب اني لما انزلت الي من خير فقير)؛ 11 «پروردگارا! هرچه به من از نيكي عطا كني، نيازمندم» مي فرمايد:
به خدا سوگند! موسي(ع) جز قرص ناني كه گرسنگي را برطرف سازد، چيز ديگري نخواست. 12
امام ششم(ع) نيز در تبيين ساختمان وجودي بدن مي فرمايد: انما بني الجسد علي الخبز؛13 تن آدمي بر نان بنا شده است.
4-نان عامل شكوفايي و رشد
چنانچه ذكر شد، اولياي بزرگوار اسلام براي اين نعمت الهي، احترام ويژه اي قائل بوده اند؛ چرا كه نان براي لذت بردن و پر خوردن نيست؛ بلكه عاملي براي توان يابي و عمل و نشاط و كوشش در ميدان هاي زندگي و تكاليف شرعي است. به تعبير ديگر، نان عاملي براي رشد و نمو، و عاملي مهم براي تلاش انسان در زندگي است. چنانكه در برخي كلمات معصومين(ع) بسياري از واجبات همچون نماز و روزه، حج و جهاد، امر به معروف و نهي از منكر، اجراي عدالت و مبارزه با ظلم بواسطه قوتي است كه انسان از نان كسب مي نمايد. بر اين اساس مي توان دستگيري از بيچارگان و زدودن اندوه از دلهاي تيره بختان، دانش و پيشرفت، هنر و ادب، سلوك و اخلاق، معرفت خداي متعال و صعود به سوي او، اشاعه خيرات و پرداختن به كارهاي نيك و شايسته، ياري كردن دين و رفتن به جنگ و جهاد، در راه خدا سلاح به دست گرفتن، شهادت، رستگار شدن و ملاقات خداوند متعال و... را نيز برخاسته از نان دانسته اند چرا كه نان عامل قوت بدن و قدرت بر انجام كارها است14.
رسول خدا(ص) به عده اي از همراهانش فرمود: «دانيال پيامبر؛ روزي با دادن قرص ناني به صاحب يك كشتي از او خواست تا او را سوار كشتي كند؛ اما صاحب كشتي، آن را پرتاب كرد و گفت: «نان به چه كار من مي آيد؟ نان آن قدر فراوان است كه زير پا لگدمال مي شود.» وقتي دانيال، اين امر را مشاهده كرد، به آسمان دست بلند كرد و گفت: «خدايا! نان را گرامي بدار. ديدي كه اين بنده با نان چه كرد؟»
خداوند بر اثر اين دعا به آسمان فرمان داد كه باران نبارد و به زمين وحي كرد كه مانند سفال خشكيده شود. در نتيجه، قحطي فرا رسيد تا آنجا كه مردم به جان يكديگر افتادند تا همديگر را بخورند... دانيال با ديدن اين ماجرا دست به سوي آسمان بلند كرد و گفت: خداوند! فضل و رحمت خود را به ما باز گردان و بي گناهان و كودكان را به گناه صاحب آن كشتي و بي حرمتي او به نعمت خود، عذاب مكن. 15
5-توجه به چگونگي تهيه نان
آنچه قابل تامل است، دقت در عوامل طبيعي و غيرطبيعي براي به دست آوردن نان است. هزاران دست به صورت مستقيم و غيرمستقيم در توليد گندم و تهيه نان دخالت دارند. از كارگران ذوب آهن، معادن آهن و ذغال سنگ- كه قطعات آهني مورد نياز تراكتور و كاميون را مي سازند- و نيز كارگران تراكتورسازي، كشتي سازي و بندر گرفته تا مهندسان شيمي، فيزيولوژي، ژنتيك گياهي، كشاورزي (اعم از زراعت، اصلاح نباتات، خاك شناس و غيره)، از رانندگان كاميون گرفته تا كارگران سيلوها و نانوايي ها و سرانجام، از كشاورزان گرفته تا كارمندان وزارت كشاورزي و...، همه و همه در توليد گندم و پخت نان دخالت دارند.
رسول اكرم(ص) فرمود: اكرموا الخبز فانه قد عمل فيه ما بين العرش الي الارض و ما فيها من كثير من خلقه؛16 نان را ]كه فرآورده كشاورزي است[، عزيز داريد؛ چه آنكه عوامل آسماني و زميني و بسياري از آفريده هاي الهي در ايجاد آن موثر بوده اند.
به قول سعدي
ابر و باد و مه و خورشيد و فلك در كارند
تا تو ناني به كف آري و به غفلت نخوري
احترام نان
سيري در تاريخ نشان مي دهد كه نان نه تنها در اسلام بلكه در اديان گذشته نيز مورد توجه و عنايت خاص بوده است. جايگاه و اهميت نان در دين اسلام تا به آن جاست كه اهل بيت(ع) بر احترام اين ماده غذايي سفارش بسياري نموده اند و از هرگونه عملي كه موجب بي احترامي به آن شود، منع نموده اند چنانكه اميرالمومنين(ع) مي فرمايد:
اذا اردت ان تاكل الخبزفضع السفره و اذكر اسم الله و كل؛ 71 زماني كه مي خواهيد نان بخوريد سفره پهن نماييد و با نام خدا شروع به خوردن نماييد.
ذكر اين نكته ضروري است كه پهن نمودن سفره هنگام غذا خوردن از جمله آدابي است كه مورد تاكيد اولياي گرامي اسلام قرار گرفته است. اين توجه و اهميت تا به آن حد است كه سفارش كرده اند زماني كه مسافرت مي رويد سفره اي همراه خويش برداريد. 18 اين عنايت ويژه به خاطر احترام طعام و نعمتي است كه درون سفره قرارمي گيرد. در روايت است كه رسول خدا(ص) هنگام غذا خوردن برسر سفره مي نشست، 91 و مي فرمود: خمس لاادعهن حتي الممات الاكل علي الحضيض مع العبيد؛ 20 پنج چيز را تا زمان مردن رها نمي كنم؛ يكي از آنها غذا خوردن برروي زمين است. 21
زيباتر آنكه رسول خدا (ص) هميشه دركنار سفره همانند بندگان - دو زانو - مي نشست و گاه مورد اعتراض ديگران قرار مي گرفت. چنان كه زني، آن بزرگوار را درحال غذا خوردن مشاهده نمود. به آن حضرت ]به اعتراض[ عرض كرد: اي پيغمبر خدا (ص) تو همانند بندگان غذا مي خوري و چون بندگان مي نشيني؟ رسول خدا(ص) به آن زن فرمود: واي بر تو بنده اي از من بنده تر است؟ 22
مروري بر سيره ائمه معصومين (ع) نشانگر آنست كه علاوه بر احترامي كه آن بزرگواران براي نان قائل بوده اند، ديگران را نيز به اين امر سفارش مي نموده اند كه به چند نمونه اشاره مي شود:
1- پايمال نشدن
امام صادق (ع) مي فرمايد: رسول خدا(ص) نزد عايشه رفت وتكه ناني ديد كه نزديك بود زير پاي آن حضرت بماند. حضرت آن را برداشت و خورد و سپس فرمود: يا حميراء اكرمي جوار نعمه الله عليك؛ 32 اي حميرا؟ نعمت خدا را خوش همسايه باش.
2- نگذاشتن چيزي روي نان
يكي از اصحاب امام كاظم (ع) نقل مي كند كه صبحانه اي را درخدمت حضرت بودم. دراين هنگام كاسه اي آوردند كه زير آن نان بود، فرمود: اكرموا الخبز ان يكون تحتها وقال لي مر الغلام ان يخرج الرغيف من تحت القصعه ؛ 24 نان را گرامي تر از آن بداريد كه زير كاسه باشد و به من فرمود: به غلام بگو تكه نان را از زيركاسه بردارد.
در روايت ديگر نيز مي خوانيم كه امام صادق (ع) از اينكه تكه نان را زيركاسه بگذارند نهي مي نمود. 25
3- نبريدن نان با چاقو
امام صادق (ع) به نقل از رسول خدا(ص) مي فرمايد: لاتقطعوا الخبز بالسكين ولكن اكسروه باليد؛ 62 نان را با كارد نبريد و با دست تكه كنيد.
4-بركت درهر لقمه نان
دين مبين اسلام براي خورده هاي نان نيز احترام خاصي قائل شده است چرا كه از منظر اسلام خداوند متعال درجزء جزء اين ماده حياتي بركت قرار داده است. رسول خدا (ص) فرمود: صغروا رغفانكم فانه مع كل رغيف بركه؛ 72 تكه هاي نانتان را كوچك بگيريد كه با هر تكه ناني، بركتي جداگانه است.
5- شروع غذا با آمدن نان
اميرمومنان(ع) مي فرمايد: اكرموا الخبر فان الله عز و جل انزل له بركات السماء؛ نان را گرامي بداريد كه خداوند عزوجل بركات آسمان را براي آن فرستاده است، پرسيده شد: گرامي داشتن نان چيست؟ فرمود: اذا حضر لم ينتظر به غيره؛82 وقتي (نان) ]بر سفره[ حاضر شد به انتظار چيز ديگري نباشيد (و به آن، به چشم بي اعتنايي ننگريد).
6- ارزش خرده هاي نان
در اسلام ، ارزش اين نعمت الهي به قدري است كه حتي ريزه هاي آن نيز قابل احترام است. بزرگ ترها از دوران هاي گذشته به فرزندان ياد مي دادند كه اگر خرده ناني در مسير راه ديدند، حتماً بردارند و اگر تميز بود براي احترام، آن را بخورند وگرنه در كناري بگذارند تا پايمال نشود.
اين سفارش ريشه در دستورات اسلامي دارد؛ چنان كه رسول مكرم اسلام مي فرمايد: من وجد كسره او تمره فاكلها لم يفارق جوفه حتي يغفر الله له؛ 29 هر كه تكه اي از نان يا خرما بيابد و آن را بخورد از درونش جدا نشود تا خداي او را بيامرزد.
اميرمومنان(ع) مي فرمايد: كلوا ما يسقط من الخوان فانه شفاء من كل داء باذن الله لمن اراد ان يستشفي به؛30 آنچه را كه از سفره و يا ظرف غذا افتاده و ريخته است بخوريد؛ زيرا آن، به اذن خداوند براي كسي كه به قصد شفا يافتن بخورد، وسيله شفا از هر درد و بيماري است.
چنانكه در روايت نيز اشاره شده است احترام نعمت هاي الهي درون سفره باعث مي شود خداوند متعال به انسان عنايت ويژه نموده و شفا و سلامتي را در آن خرده هاي نان و غذاي درون سفره قرار دهد.
همچنين از آن حضرت روايت شده است: «خوردن خرده هاي درون سفره، فقر را مي برد و فرزند را زياد مي كند و درد پهلو را از بين مي برد، هر كه تكه ناني بيابد و بخورد، يك حسنه دارد و اگر آلوده باشد و آن را بشويد و بخورد هفتاد حسنه دارد.»31
متاسفانه در جامعه امروز، بسياري از مردم از اين دستورها آگاهي ندارند و بدين علت، نان به راحتي، دور ريخته مي شود. حضرت علي در بيان مواردي كه به فقر منجر مي شود به بي اعتنايي به تكه هاي نان اشاره كرده و مي فرمايد: «عشرون خصله تورث الفقر... اهانه الكسره من الخبز و...؛23 بيست خصلت فقر مي آورد...]يكي از آنها[ بي اعتنايي به تكه هاي نان است.
7- صدقه دادن نان
از سخنان گهربار معصومين به دست مي آيد كه يكي از بهترين صدقات، دادن نان به نيازمندان است.
روزي پيامبر خدا(ص) در جمع اصحاب و ياران خود نشسته بود، كه يك يهودي از نزديكي حضرت و اصحابش عبور كرد و به حضرت بي ادبي نمود. آن حضرت به اصحاب فرمود:
اين مرد يهودي امروز به وسيله مار افعي كشته خواهد شد.
عصر همان روز يهودي در حالي كه مقداري هيزم با طناب بسته بود و آن ها را جهت فروش بر پشت خود حمل مي كرد از مقابل حضرت گذشت. اصحاب با تعجب از علت زنده بودن يهودي پرسيدند. رسول خدا(ص) يهودي را به نزد خود خواند و به او فرمود: بار هيزم را زمين بگذار، همين كه هيزم ها را زمين نهاد و طناب را باز كرد، افعي بزرگي را مشاهده نمودند.
حضرت خطاب به او فرمود: امروز چه كار خيري انجام داده اي؟ گفت: كاري نكرده ام، مگر آن كه دو عدد نان همراه خود داشتم؛ يكي از آنها را خوردم و ديگري را به فقيري كه نان مي خواست، دادم.
حضرت به يهودي فرمود: تلك الكعه خلصتك من الافعي؛33 آن نان تو را از ]اين[ افعي رهايي بخشيد. در اين هنگام، يهودي مسلمان شد.
ابوحمزه ثمالي مي گويد: امام زين العابدين(ع) تعداد زيادي نان را برمي داشت و در دل شب بر پشت مباركش مي نهاد و به فقراي مدينه صدقه مي داد و مي فرمود: ان الصدقه في ظلمه الليل تطفئ غضب الرب؛34 صدقه پنهاني، غضب خداوند را فرو مي نشاند.
وقتي آن حضرت، رحلت فرمود در وقت تغسيل، ديدند كه آثار كشيدن بار بر پشت مبارك آن حضرت، باقي است. از كيفيت آن پرسيدند، گفتند: «كيسه آرد را در شب برمي داشت و درحالي كه بر دوش خود نهاده بود در كوچه هاي مدينه مي گرديد و پنهاني بين فقرا تقسيم مي كرد.»35
رسول خدا(ص) مي فرمايد: ان العبد ليتصدق بالكسره تربوا عندالله حتي تكون مثل احد؛36 به راستي بنده، تكه ناني صدقه مي دهد ]گاه آن تكه نان[ همانند كوه احد نزد خدا بزرگ مي شود.»
خاتم انبياء(ص) مي فرمايد: صدقه رغيف خير من نسك مهزول؛37 صدقه دادن يك قرص نان، از قرباني ]گوسفند[ لاغر بهتر است.
همچنين از آن حضرت سوال شد: «اي رسول خدا! اگر كسي به علت ضعف يا بيماري و يا زني كه عذر شرعي دارد، نتواند ماه رجب را روزه بگيرد، چه عملي انجام دهد تا به پاداش هايي برسد كه بشارت داده ايد؟»
ايشان فرمودند: در هر روز (از ماه رجب) يك قرص نان به نيازمندان بدهد، سوگند به آن خدايي كه جان من در دست اوست، اگر او اين صدقه را بدهد به تمام آن ثواب هايي كه برشمردم، بلكه به افزون تر از آن خواهد رسيد، و اگر تمام ساكنان آسمان ها و زمين گرد هم آيند تا ميزان پاداش او را معين سازند، نخواهند توانست (حتي) به يك دهم از درجات و فضيلت هاي او در بهشت برسند.38
خلاصه چنانچه گفته شد متاسفانه ارزان بودن، از بين رفتن فرهنگ مصرف اسلامي، و روحيه مصرف گرايي از يك سو و عدم نظارت جدي بر كار نانوايي ها باعث از بين رفتن بيش از حد اين نعمت الهي شده است و نتيجه، آن شده است كه بسياري از تهيه كنندگان و مصرف كنندگان از فروش نان هاي غيرقابل مصرف، به خريداران نان خشك، درآمد بسياري به دست آورند و حتي برخي مناطق كشور از ارزان بودن نان، سوءاستفاده كرده، براي حيوانات خود نان تازه تهيه نمايند. رويه كنوني، به عنوان مصداق بارز كفران نعمت و اسراف، ممكن است عواقب ناگواري را به دنبال داشته باشد؛ چنانچه قرآن كريم در آيه 7 سوره ابراهيم مي فرمايد: (لئن شكرتم لازيدتكم و لئن كفرتم ان عذابي لشديد)؛ اگر شكرگزاري كنيد، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود و اگر ناسپاسي (و كفران نعمت) نماييد، مجازاتم شديد است!
اما صادق(ع) مي فرمايد: من پس از غذا، انگشتان خود را با دهان خوب تميز مي كنم؛ ولي مي ترسم خدمتكار گمان كند از پرخوري من است؛ ولي چنين نيست. واقعيت اين است كه (در زمان هاي قديم) قومي معروف به اهل ]ثرثار[ زندگي مي كردند كه خداوند، نعمت را بر آنها تمام كرده بود. آنها از مغز گندم، نان سفيد مي پختند و آن قدر غرق در نعمت بودند كه كودكان خود را با نان سفيد ]خمير[ تميز مي نمودند، تا آنجا كه كوهي از آن نان هاي نجس پديد آمد.
روزي مرد صالحي از آنجا عبور مي كرد و ديد زني براي زدودن نجاست كودكش از نان به جاي كهنه استفاده مي كند. به او گفت: «واي بر شما! از خدايي بترسيد كه تغيير دادن نعمت شما براي او آسان است.» آن زن گفت: «گويا تو ما را از گرسنگي و قحطي مي ترساني؟! تا وقتي نهر ثرثار جريان دارد، از گرسنگي بيمي نداريم.»
خداوند عزوجل از اين كردار آنها به خشم آمد و نهر ثرثار را خشك كرد و باراني بر آنها نباريد و زمين چيزي نروياند. پس هر چه نان داشتند به مصرف رساندند. وقتي به گرسنگي دچار شدند، به آن نان هاي نجس هم محتاج شدند و آنها را ميان خود با ترازو تقسيم كردند.39
شايد براي برخي باور كردني نباشد كه در گذشته كساني با خمير يا نان چنين رفتاري مي كرده اند، اما بايد پذيرفت كه گاه انسان چنان غرق در نعمت مي شود كه هر كفران نعمتي را انجام مي دهد. نگاهي به مراكز جمع آوري نان خشك و انبوه نان خشك و گاه فاسد شده نشان مي دهد چگونه وفور نعمت ما را نيز دچار غفلت نموده است. اين غفلت سبب شده است ميليون ها تن ناني كه مورد احترام همه اولياي الهي بود، به راحتي دور ريخته شود و صدها نفر از اين طريق كسب درآمد نمايند. و عجيب تر آنكه كمترين نگراني از اين كفران نعمت مشاهده نشود. توجه به اين نكته ضروري است كه كفران نعمتي كه در زمان كنوني اتفاق مي افتد، به مراتب زشت تر و ناپسندتر از كار قوم ثرثار مي باشد و همگان در پيامدهاي ناگوار اين بي توجهي شريك خواهند بود.
منبع :روزنامه کیهان
**مشترک خوراک زیتون ایرانی 2 (مهندسی صنایع غذایی) شوید**
اهميت گندم، آن چنان واضح است كه آدمي را از پرداختن به آن بي نياز مي سازد. اگر در تاريخ مي خوانيم كه فلان حاكم و يا فلان حكيم، مردم را به ذخيره گندم براي مبارزه با قحطي ها و خشكسالي ها توصيه مي كند و اگر يكي از دلايل نجات حضرت يوسف(ع) از زندان و وزير شدن او، تدبير خاص وي درباره ذخيره گندم بود، همگي بر اهميت ويژه و حياتي اين محصول اشاره دارد.
نان، بخش عمده اي از انرژي، پروتئين، مواد معدني از جمله آهن و كلسيم و برخي از ويتامين ها همچون تيامين1 و نياسين2 مورد نياز روزانه ما را تامين مي نمايد كه نسبت به قيمت و وزن در مقايسه با ساير مواد غذايي همچون گوشت و شير بيشترين ارزش غذايي را داراست.
اين ماده حياتي نه فقط در اسلام بلكه در ميان تمامي جوامع بشري از قداست خاص برخوردار است.
در اين ميان دين مبين اسلام، سفارش بسياري درباره نان كرده و اهميت فوق العاده اي براي آن قائل شده است.
رسول خدا(ص) مي فرمايد: بارك لنا في الخبز و لاتفرق بيننا و بينه؛3 خدايا! به نان ما بركت بده و ميان ما و آن جدايي ميفكن.
آن بزرگوار نان را داراي خير و بركت دانسته، مي فرمايد: نان داراي بركت است. خداي بزرگ براي (به دست آمدن) آن، از آسمان باران پربار مي فرستد، و كشتزار را مي روياند. و با نان (ماده غذايي) است كه نماز مي خوانيد، و با نان روزه مي گيرند، و با نان به حج خانه خدا مي رويد4.
اميرمومنان نيز مي فرمايد: اكرموا الخبز فان الله عزوجل انزله من بركات السماء و اخرجه من بركات الارض؛ نان را اكرام كنيد و بزرگ بشماريد. همانا خداوند عزيز و جليل، براي آن، بركات آسمان را نازل كرد و بركات زمين را خارج نمود.5
گندم در كشور ايران از اهميت خاصي برخوردار بوده و هست. در تاريخ كهن اين سرزمين، وفور و يا كمبود مواد غذايي گندم، نقش تعيين كننده اي در شرايط سياسي كشور داشته است. كشور ما از لحاظ مصرف سرانه نان، يكي از پرمصرف ترين كشورهاي جهان است. متاسفانه ارزان بودن و از بين رفتن فرهنگ مصرف اسلامي و گسترش روحيه مصرف گرايي و اسراف و تبذير، موجب شده است مصرف نان در ايران روز به روز زيادتر گردد.
طبق برخي آمارها دور ريز نان در كشور ما بسيار زياد است به گونه اي كه صدها نفر در امر خريد و فروش نان خشك اشتغال دارند. حال كه پس از سالها تلاش و كوشش و سرمايه گزاري، كشور ما در عرصه گندم همانند بسياري ديگر از محصولات كشاورزي به خودكفايي رسيده است، سزاوار نيست به خاطر كيفيت نامطلوب نان و عدم توجه به مصرف صحيح آن باز هم واردات داشته باشيم! با كمال تاسف سالانه 150هزار تن نان به ارزش تقريبي 10ميليارد تومان تنها در تهران دور ريخته مي شود كه با احتساب اسراف نان در ساير شهرهاي كشور، سالانه بيش از 600هزار تن نان خشك به ارزش تقريبي 40ميليارد تومان دور ريخته مي شود6. نكته ديگر آن كه ضايعات نان منحصر به خود نان نمي شود بلكه ضايعات آرد و دانه گندم (آردهايي كه به درستي نگهداري نشده اند، گندمهايي كه در جابجايي و حمل و نقل از بين مي روند يا در سيلوها فاسد شده اند و...) را نيز بايد به چرخه ضايعات نان افزود. همه ساله اخبار و آماري راجع به ضايعات نان، در جرايد تخصصي و عمومي منتشر مي شود؛ حتي اگر بخشي از آن چه در آمارها آمده است واقعيت داشته باشد، نمي توان اين مسئله را ناديده گرفت و برنامه اي اساسي براي حل آن طراحي نكرد!
بنابراين شايسته است كه مسئولان در سياست گزاري هاي خود، كيفيت نان را مورد توجه قرار داده و مسئولين رسانه هاي عمومي اعم از راديو و تلويزيون و مطبوعات، مردم را به پرهيز از اسراف و مصرف صحيح نان تشويق كنند. روحانيان و مبلغان نيز وظيفه دارند علاوه بر ارشاد مردم درباره عواقب اسراف، به نقش و اهميت اين ماده غذايي از ديدگاه اسلام، اشاره نمايند و سفارش ائمه دراين باره را مورد تاكيد قرار دهند.
اهميت نان
از آنجايي كه دين مبين اسلام به معاش انسان توجه خاصي دارد، براي تامين نيازمندي هاي او برنامه ريزي كرده است؛ چنانچه مال را مايه قوام و تداوم زندگي، و نان را از اسباب برپاداشتن نماز، روزه، حج و ديگر واجبات دانسته است.
رسول خدا در بياني مي فرمايد: فلولاالخبز ما صلينا ولاصمناولاادينا فرائض ربنا عز و جل. 7 اگر نان نبود، نه نماز مي خوانديم و نه روزه مي گرفتيم و نه واجبات پروردگار بزرگ را ادا مي كرديم.
به اين معنا كه در اثر نان، قواي لازم بدن براي عبادت و پرستش خداوند حاصل مي شود و بدون آن ضعف و سستي بر بدن چيره مي شود.
و در جايي ديگر مي فرمايد: و به (الخبز) حججتم بيت ربكم. 8
با (استفاده) از نان است كه مي توانيد به زيارت خانه خدا برويد.
بررسي سيره و سخنان معصومين بيانگر آن است كه نان سرچشمه زندگي انسان و تامين كننده ساختمان وجودي او است و اين بيانات از اهميت خاص نان در زندگي انسانها حكايت دارد كه به عنوان نمونه به چند مورد اشاره مي گردد.
1- سرچشمه زندگي
امام صادق به يكي از اصحاب خود مي فرمايد: و اعلم يا مفصل ان راس معاش الانسان و حياته الخبز و الماء9.
اي مفضل؛ بدان كه سرچشمه زندگي و معاش انسان، نان است و آب.
اين سخن تاكيدي بر اين حقيقت است كه اگر نان نباشد، زندگي انسان از جريان افتاده و زندگي را با مخاطره مواجه مي سازد به همين خاطر است كه حضرت يوسف براي گذران دوران قحطي فقط به ذخيره سازي گندم پرداخت.
2- بهترين طعام
در سخنان گهربار امامان معصوم؛ نان بهترين طعام معرفي شده است.
رسول خدا(ص) فرمود: خير طعامكم الخبز و خير فاكهتكم العنب. 10 بهترين خوراكتان نان و بهترين ميوه تان انگور است.
پس از قرن ها از اين سخن شريف، پژوهشگران به اين نتيجه رسيده اند كه نان بخش عمده اي از انرژي، پروتئين، موادمعدني از جمله آهن و كلسيم و برخي از ويتامين ها مورد نياز روزانه ما را تامين مي نمايد.
3- ساختمان بدن و نان
ساختمان وجودي انسان به گونه اي است كه بدون خوردن نان با مشكل مواجه مي شود، چنانكه در روايتي از حضرت علي(ع) است كه درباره دعاي حضرت موسي كه عرض كرد: (رب اني لما انزلت الي من خير فقير)؛ 11 «پروردگارا! هرچه به من از نيكي عطا كني، نيازمندم» مي فرمايد:
به خدا سوگند! موسي(ع) جز قرص ناني كه گرسنگي را برطرف سازد، چيز ديگري نخواست. 12
امام ششم(ع) نيز در تبيين ساختمان وجودي بدن مي فرمايد: انما بني الجسد علي الخبز؛13 تن آدمي بر نان بنا شده است.
4-نان عامل شكوفايي و رشد
چنانچه ذكر شد، اولياي بزرگوار اسلام براي اين نعمت الهي، احترام ويژه اي قائل بوده اند؛ چرا كه نان براي لذت بردن و پر خوردن نيست؛ بلكه عاملي براي توان يابي و عمل و نشاط و كوشش در ميدان هاي زندگي و تكاليف شرعي است. به تعبير ديگر، نان عاملي براي رشد و نمو، و عاملي مهم براي تلاش انسان در زندگي است. چنانكه در برخي كلمات معصومين(ع) بسياري از واجبات همچون نماز و روزه، حج و جهاد، امر به معروف و نهي از منكر، اجراي عدالت و مبارزه با ظلم بواسطه قوتي است كه انسان از نان كسب مي نمايد. بر اين اساس مي توان دستگيري از بيچارگان و زدودن اندوه از دلهاي تيره بختان، دانش و پيشرفت، هنر و ادب، سلوك و اخلاق، معرفت خداي متعال و صعود به سوي او، اشاعه خيرات و پرداختن به كارهاي نيك و شايسته، ياري كردن دين و رفتن به جنگ و جهاد، در راه خدا سلاح به دست گرفتن، شهادت، رستگار شدن و ملاقات خداوند متعال و... را نيز برخاسته از نان دانسته اند چرا كه نان عامل قوت بدن و قدرت بر انجام كارها است14.
رسول خدا(ص) به عده اي از همراهانش فرمود: «دانيال پيامبر؛ روزي با دادن قرص ناني به صاحب يك كشتي از او خواست تا او را سوار كشتي كند؛ اما صاحب كشتي، آن را پرتاب كرد و گفت: «نان به چه كار من مي آيد؟ نان آن قدر فراوان است كه زير پا لگدمال مي شود.» وقتي دانيال، اين امر را مشاهده كرد، به آسمان دست بلند كرد و گفت: «خدايا! نان را گرامي بدار. ديدي كه اين بنده با نان چه كرد؟»
خداوند بر اثر اين دعا به آسمان فرمان داد كه باران نبارد و به زمين وحي كرد كه مانند سفال خشكيده شود. در نتيجه، قحطي فرا رسيد تا آنجا كه مردم به جان يكديگر افتادند تا همديگر را بخورند... دانيال با ديدن اين ماجرا دست به سوي آسمان بلند كرد و گفت: خداوند! فضل و رحمت خود را به ما باز گردان و بي گناهان و كودكان را به گناه صاحب آن كشتي و بي حرمتي او به نعمت خود، عذاب مكن. 15
5-توجه به چگونگي تهيه نان
آنچه قابل تامل است، دقت در عوامل طبيعي و غيرطبيعي براي به دست آوردن نان است. هزاران دست به صورت مستقيم و غيرمستقيم در توليد گندم و تهيه نان دخالت دارند. از كارگران ذوب آهن، معادن آهن و ذغال سنگ- كه قطعات آهني مورد نياز تراكتور و كاميون را مي سازند- و نيز كارگران تراكتورسازي، كشتي سازي و بندر گرفته تا مهندسان شيمي، فيزيولوژي، ژنتيك گياهي، كشاورزي (اعم از زراعت، اصلاح نباتات، خاك شناس و غيره)، از رانندگان كاميون گرفته تا كارگران سيلوها و نانوايي ها و سرانجام، از كشاورزان گرفته تا كارمندان وزارت كشاورزي و...، همه و همه در توليد گندم و پخت نان دخالت دارند.
رسول اكرم(ص) فرمود: اكرموا الخبز فانه قد عمل فيه ما بين العرش الي الارض و ما فيها من كثير من خلقه؛16 نان را ]كه فرآورده كشاورزي است[، عزيز داريد؛ چه آنكه عوامل آسماني و زميني و بسياري از آفريده هاي الهي در ايجاد آن موثر بوده اند.
به قول سعدي
ابر و باد و مه و خورشيد و فلك در كارند
تا تو ناني به كف آري و به غفلت نخوري
احترام نان
سيري در تاريخ نشان مي دهد كه نان نه تنها در اسلام بلكه در اديان گذشته نيز مورد توجه و عنايت خاص بوده است. جايگاه و اهميت نان در دين اسلام تا به آن جاست كه اهل بيت(ع) بر احترام اين ماده غذايي سفارش بسياري نموده اند و از هرگونه عملي كه موجب بي احترامي به آن شود، منع نموده اند چنانكه اميرالمومنين(ع) مي فرمايد:
اذا اردت ان تاكل الخبزفضع السفره و اذكر اسم الله و كل؛ 71 زماني كه مي خواهيد نان بخوريد سفره پهن نماييد و با نام خدا شروع به خوردن نماييد.
ذكر اين نكته ضروري است كه پهن نمودن سفره هنگام غذا خوردن از جمله آدابي است كه مورد تاكيد اولياي گرامي اسلام قرار گرفته است. اين توجه و اهميت تا به آن حد است كه سفارش كرده اند زماني كه مسافرت مي رويد سفره اي همراه خويش برداريد. 18 اين عنايت ويژه به خاطر احترام طعام و نعمتي است كه درون سفره قرارمي گيرد. در روايت است كه رسول خدا(ص) هنگام غذا خوردن برسر سفره مي نشست، 91 و مي فرمود: خمس لاادعهن حتي الممات الاكل علي الحضيض مع العبيد؛ 20 پنج چيز را تا زمان مردن رها نمي كنم؛ يكي از آنها غذا خوردن برروي زمين است. 21
زيباتر آنكه رسول خدا (ص) هميشه دركنار سفره همانند بندگان - دو زانو - مي نشست و گاه مورد اعتراض ديگران قرار مي گرفت. چنان كه زني، آن بزرگوار را درحال غذا خوردن مشاهده نمود. به آن حضرت ]به اعتراض[ عرض كرد: اي پيغمبر خدا (ص) تو همانند بندگان غذا مي خوري و چون بندگان مي نشيني؟ رسول خدا(ص) به آن زن فرمود: واي بر تو بنده اي از من بنده تر است؟ 22
مروري بر سيره ائمه معصومين (ع) نشانگر آنست كه علاوه بر احترامي كه آن بزرگواران براي نان قائل بوده اند، ديگران را نيز به اين امر سفارش مي نموده اند كه به چند نمونه اشاره مي شود:
1- پايمال نشدن
امام صادق (ع) مي فرمايد: رسول خدا(ص) نزد عايشه رفت وتكه ناني ديد كه نزديك بود زير پاي آن حضرت بماند. حضرت آن را برداشت و خورد و سپس فرمود: يا حميراء اكرمي جوار نعمه الله عليك؛ 32 اي حميرا؟ نعمت خدا را خوش همسايه باش.
2- نگذاشتن چيزي روي نان
يكي از اصحاب امام كاظم (ع) نقل مي كند كه صبحانه اي را درخدمت حضرت بودم. دراين هنگام كاسه اي آوردند كه زير آن نان بود، فرمود: اكرموا الخبز ان يكون تحتها وقال لي مر الغلام ان يخرج الرغيف من تحت القصعه ؛ 24 نان را گرامي تر از آن بداريد كه زير كاسه باشد و به من فرمود: به غلام بگو تكه نان را از زيركاسه بردارد.
در روايت ديگر نيز مي خوانيم كه امام صادق (ع) از اينكه تكه نان را زيركاسه بگذارند نهي مي نمود. 25
3- نبريدن نان با چاقو
امام صادق (ع) به نقل از رسول خدا(ص) مي فرمايد: لاتقطعوا الخبز بالسكين ولكن اكسروه باليد؛ 62 نان را با كارد نبريد و با دست تكه كنيد.
4-بركت درهر لقمه نان
دين مبين اسلام براي خورده هاي نان نيز احترام خاصي قائل شده است چرا كه از منظر اسلام خداوند متعال درجزء جزء اين ماده حياتي بركت قرار داده است. رسول خدا (ص) فرمود: صغروا رغفانكم فانه مع كل رغيف بركه؛ 72 تكه هاي نانتان را كوچك بگيريد كه با هر تكه ناني، بركتي جداگانه است.
5- شروع غذا با آمدن نان
اميرمومنان(ع) مي فرمايد: اكرموا الخبر فان الله عز و جل انزل له بركات السماء؛ نان را گرامي بداريد كه خداوند عزوجل بركات آسمان را براي آن فرستاده است، پرسيده شد: گرامي داشتن نان چيست؟ فرمود: اذا حضر لم ينتظر به غيره؛82 وقتي (نان) ]بر سفره[ حاضر شد به انتظار چيز ديگري نباشيد (و به آن، به چشم بي اعتنايي ننگريد).
6- ارزش خرده هاي نان
در اسلام ، ارزش اين نعمت الهي به قدري است كه حتي ريزه هاي آن نيز قابل احترام است. بزرگ ترها از دوران هاي گذشته به فرزندان ياد مي دادند كه اگر خرده ناني در مسير راه ديدند، حتماً بردارند و اگر تميز بود براي احترام، آن را بخورند وگرنه در كناري بگذارند تا پايمال نشود.
اين سفارش ريشه در دستورات اسلامي دارد؛ چنان كه رسول مكرم اسلام مي فرمايد: من وجد كسره او تمره فاكلها لم يفارق جوفه حتي يغفر الله له؛ 29 هر كه تكه اي از نان يا خرما بيابد و آن را بخورد از درونش جدا نشود تا خداي او را بيامرزد.
اميرمومنان(ع) مي فرمايد: كلوا ما يسقط من الخوان فانه شفاء من كل داء باذن الله لمن اراد ان يستشفي به؛30 آنچه را كه از سفره و يا ظرف غذا افتاده و ريخته است بخوريد؛ زيرا آن، به اذن خداوند براي كسي كه به قصد شفا يافتن بخورد، وسيله شفا از هر درد و بيماري است.
چنانكه در روايت نيز اشاره شده است احترام نعمت هاي الهي درون سفره باعث مي شود خداوند متعال به انسان عنايت ويژه نموده و شفا و سلامتي را در آن خرده هاي نان و غذاي درون سفره قرار دهد.
همچنين از آن حضرت روايت شده است: «خوردن خرده هاي درون سفره، فقر را مي برد و فرزند را زياد مي كند و درد پهلو را از بين مي برد، هر كه تكه ناني بيابد و بخورد، يك حسنه دارد و اگر آلوده باشد و آن را بشويد و بخورد هفتاد حسنه دارد.»31
متاسفانه در جامعه امروز، بسياري از مردم از اين دستورها آگاهي ندارند و بدين علت، نان به راحتي، دور ريخته مي شود. حضرت علي در بيان مواردي كه به فقر منجر مي شود به بي اعتنايي به تكه هاي نان اشاره كرده و مي فرمايد: «عشرون خصله تورث الفقر... اهانه الكسره من الخبز و...؛23 بيست خصلت فقر مي آورد...]يكي از آنها[ بي اعتنايي به تكه هاي نان است.
7- صدقه دادن نان
از سخنان گهربار معصومين به دست مي آيد كه يكي از بهترين صدقات، دادن نان به نيازمندان است.
روزي پيامبر خدا(ص) در جمع اصحاب و ياران خود نشسته بود، كه يك يهودي از نزديكي حضرت و اصحابش عبور كرد و به حضرت بي ادبي نمود. آن حضرت به اصحاب فرمود:
اين مرد يهودي امروز به وسيله مار افعي كشته خواهد شد.
عصر همان روز يهودي در حالي كه مقداري هيزم با طناب بسته بود و آن ها را جهت فروش بر پشت خود حمل مي كرد از مقابل حضرت گذشت. اصحاب با تعجب از علت زنده بودن يهودي پرسيدند. رسول خدا(ص) يهودي را به نزد خود خواند و به او فرمود: بار هيزم را زمين بگذار، همين كه هيزم ها را زمين نهاد و طناب را باز كرد، افعي بزرگي را مشاهده نمودند.
حضرت خطاب به او فرمود: امروز چه كار خيري انجام داده اي؟ گفت: كاري نكرده ام، مگر آن كه دو عدد نان همراه خود داشتم؛ يكي از آنها را خوردم و ديگري را به فقيري كه نان مي خواست، دادم.
حضرت به يهودي فرمود: تلك الكعه خلصتك من الافعي؛33 آن نان تو را از ]اين[ افعي رهايي بخشيد. در اين هنگام، يهودي مسلمان شد.
ابوحمزه ثمالي مي گويد: امام زين العابدين(ع) تعداد زيادي نان را برمي داشت و در دل شب بر پشت مباركش مي نهاد و به فقراي مدينه صدقه مي داد و مي فرمود: ان الصدقه في ظلمه الليل تطفئ غضب الرب؛34 صدقه پنهاني، غضب خداوند را فرو مي نشاند.
وقتي آن حضرت، رحلت فرمود در وقت تغسيل، ديدند كه آثار كشيدن بار بر پشت مبارك آن حضرت، باقي است. از كيفيت آن پرسيدند، گفتند: «كيسه آرد را در شب برمي داشت و درحالي كه بر دوش خود نهاده بود در كوچه هاي مدينه مي گرديد و پنهاني بين فقرا تقسيم مي كرد.»35
رسول خدا(ص) مي فرمايد: ان العبد ليتصدق بالكسره تربوا عندالله حتي تكون مثل احد؛36 به راستي بنده، تكه ناني صدقه مي دهد ]گاه آن تكه نان[ همانند كوه احد نزد خدا بزرگ مي شود.»
خاتم انبياء(ص) مي فرمايد: صدقه رغيف خير من نسك مهزول؛37 صدقه دادن يك قرص نان، از قرباني ]گوسفند[ لاغر بهتر است.
همچنين از آن حضرت سوال شد: «اي رسول خدا! اگر كسي به علت ضعف يا بيماري و يا زني كه عذر شرعي دارد، نتواند ماه رجب را روزه بگيرد، چه عملي انجام دهد تا به پاداش هايي برسد كه بشارت داده ايد؟»
ايشان فرمودند: در هر روز (از ماه رجب) يك قرص نان به نيازمندان بدهد، سوگند به آن خدايي كه جان من در دست اوست، اگر او اين صدقه را بدهد به تمام آن ثواب هايي كه برشمردم، بلكه به افزون تر از آن خواهد رسيد، و اگر تمام ساكنان آسمان ها و زمين گرد هم آيند تا ميزان پاداش او را معين سازند، نخواهند توانست (حتي) به يك دهم از درجات و فضيلت هاي او در بهشت برسند.38
خلاصه چنانچه گفته شد متاسفانه ارزان بودن، از بين رفتن فرهنگ مصرف اسلامي، و روحيه مصرف گرايي از يك سو و عدم نظارت جدي بر كار نانوايي ها باعث از بين رفتن بيش از حد اين نعمت الهي شده است و نتيجه، آن شده است كه بسياري از تهيه كنندگان و مصرف كنندگان از فروش نان هاي غيرقابل مصرف، به خريداران نان خشك، درآمد بسياري به دست آورند و حتي برخي مناطق كشور از ارزان بودن نان، سوءاستفاده كرده، براي حيوانات خود نان تازه تهيه نمايند. رويه كنوني، به عنوان مصداق بارز كفران نعمت و اسراف، ممكن است عواقب ناگواري را به دنبال داشته باشد؛ چنانچه قرآن كريم در آيه 7 سوره ابراهيم مي فرمايد: (لئن شكرتم لازيدتكم و لئن كفرتم ان عذابي لشديد)؛ اگر شكرگزاري كنيد، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود و اگر ناسپاسي (و كفران نعمت) نماييد، مجازاتم شديد است!
اما صادق(ع) مي فرمايد: من پس از غذا، انگشتان خود را با دهان خوب تميز مي كنم؛ ولي مي ترسم خدمتكار گمان كند از پرخوري من است؛ ولي چنين نيست. واقعيت اين است كه (در زمان هاي قديم) قومي معروف به اهل ]ثرثار[ زندگي مي كردند كه خداوند، نعمت را بر آنها تمام كرده بود. آنها از مغز گندم، نان سفيد مي پختند و آن قدر غرق در نعمت بودند كه كودكان خود را با نان سفيد ]خمير[ تميز مي نمودند، تا آنجا كه كوهي از آن نان هاي نجس پديد آمد.
روزي مرد صالحي از آنجا عبور مي كرد و ديد زني براي زدودن نجاست كودكش از نان به جاي كهنه استفاده مي كند. به او گفت: «واي بر شما! از خدايي بترسيد كه تغيير دادن نعمت شما براي او آسان است.» آن زن گفت: «گويا تو ما را از گرسنگي و قحطي مي ترساني؟! تا وقتي نهر ثرثار جريان دارد، از گرسنگي بيمي نداريم.»
خداوند عزوجل از اين كردار آنها به خشم آمد و نهر ثرثار را خشك كرد و باراني بر آنها نباريد و زمين چيزي نروياند. پس هر چه نان داشتند به مصرف رساندند. وقتي به گرسنگي دچار شدند، به آن نان هاي نجس هم محتاج شدند و آنها را ميان خود با ترازو تقسيم كردند.39
شايد براي برخي باور كردني نباشد كه در گذشته كساني با خمير يا نان چنين رفتاري مي كرده اند، اما بايد پذيرفت كه گاه انسان چنان غرق در نعمت مي شود كه هر كفران نعمتي را انجام مي دهد. نگاهي به مراكز جمع آوري نان خشك و انبوه نان خشك و گاه فاسد شده نشان مي دهد چگونه وفور نعمت ما را نيز دچار غفلت نموده است. اين غفلت سبب شده است ميليون ها تن ناني كه مورد احترام همه اولياي الهي بود، به راحتي دور ريخته شود و صدها نفر از اين طريق كسب درآمد نمايند. و عجيب تر آنكه كمترين نگراني از اين كفران نعمت مشاهده نشود. توجه به اين نكته ضروري است كه كفران نعمتي كه در زمان كنوني اتفاق مي افتد، به مراتب زشت تر و ناپسندتر از كار قوم ثرثار مي باشد و همگان در پيامدهاي ناگوار اين بي توجهي شريك خواهند بود.
منبع :روزنامه کیهان
**مشترک خوراک زیتون ایرانی 2 (مهندسی صنایع غذایی) شوید**
استفاده از مطالب زيتون ايراني 2 فقط با ذكر صلوات مجاز مي باشد
سلام.پستای جالبی گذاشتید.موفق باشید.
نظر لطفتونه!!!